بسيج جامعه جهاني عليه تحريم هاي يکجانبه امريکا عليه ايران
تحريم هاي يکجانبه امريکا به جاي به صفررساندن صادرات نفت ايران، جهان را عليه يکجانبه گرايي دولت ترامپ بسيج کرده است.
پس از گذشت ده هفته از خروج دولت ترامپ از توافق هسته اي ايران با پنج بعلاوه يک و اعمال تحريم هاي يکجانبه اوليه و ثانويه امريکا عليه ايران، برجام به بوته آزمون تعيين ساختار نظام بين الملل تبديل شده است.
ترامپ برخلاف تعهدات امريکا در برجام ، از توافق بين المللي که پشتوانه قطعنامه شوراي امنيت را همراه دارد خارج شده است و انتظار دارد ديگر کشورها نيز از امريکا در تحريم ايران تبعيت نمايند. هياتي از وزارتخانه هاي امور خارجه و خزانه داري امريکا نيز در هفته هاي اخير به کشورهاي مختلف سفر کرده اند تا با تهديد و فشار اين کشورها را به قطع همکاري با ايران وادار نمايند.
اين هيات امريکايي پس از سفر به هند روز جمعه راهي ترکيه شده است تا اين کشور را متقاعد نمايد تا اواسط ماه ميلادي نوامبر (آبان ماه) خرید نفت از ایران را متوقف کند. اين سال مطرح است که آيا ترامپ در هدف گذاري خود براي به صفر رساندن صادرات نفت ايران و تسليم تهران در برابر شروط 12 گانه پمپئو وزير خارجه دولتش و هدف والاتر يعني سلطه امريکا بر جهان پيروز خواهد شد يا اينکه برجام نقطه پاياني بر يکجانبه گرايي امريکا و آغاز فصل نويني در نظم جهاني خواهد شد آن هم در شرايطي که شواهد از بسيج جامعه جهاني و حتي مخالفت نزديکترين متحدان امريکا در برابر يکجانبه گرايي دولت ترامپ حکايت دارد.
در گذشته دولت اوباما با هدف دستيابي به برجام و پشتوانه قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل و تحريم هاي اين سازمان و اضافه شدن تحريم هاي يکجانبه امريکا و اتحاديه اروپا در بهترين حالت موفق شد حدود پنجاه درصد از صادرات نفت ايران را کاهش دهد. اما اکنون ترامپ در شرايطي سعي دارد اجماع جهاني عليه ايران راه بياندازد که از يک پيمان بين المللي خارج شده، جنگ تجاري اش با چين و متحدانش اروپايي اش شکاف عميقي با امريکا ايجاد کرده و تحريم هاي اعلامي او عليه ايران يکجانبه و بدون مجوز سازمان ملل بوده و قدرت هاي ديگري مانند چين و روسيه يکجانبه گرايي امريکا رابه چالش کشيده اند. متحدان اروپايي امريکا نيز همچنان پايبندي خود را به برجام و ادامه همکاري با ايران اعلام کرده اند.
اين تحولات در کنار قراردادهاي اخير ايران و روسيه در بخش انرژي، تاکيد چين بر ادامه همکاري اقتصادي عادي با ايران و اعلام آمادگي شرکت هاي نفتي چين براي جايگزيني شرکت فرانسوي توتال و همچنين رايزني برخي کشورهاي متحد امريکا مانند کره جنوبي با کاخ سفيد براي دريافت معافيت از تحريم ها و تاکيد کاخ سفيد بر بررسي برخي از اين درخواست ها، يا نگاه بلند مدت برخي ديگر از کشورها مانند هند به جايگاه ژئو استراتژيک ايران در منطقه و نقشي که مي تواند بنادر ايران در انتقال صادرات اين کشور به افغانستان و آسياي ميانه داشته باشد سبب شده است تا مقاومتي شکل بگيرد وپيشاپيش شکست تحريم هاي نفتي ايران را به دنبال داشته باشد.
در کنار اين فاکتورها، موارد ديگري چون نگراني ناشي از حذف نفت ايران واقدامات متقابل تهران از جمله احتمال بستن تنگه هرمز، يا مواردي چون ناتواني عربستان از عرضه اضافي نفت به بازار نيز از متغيرهايي است که هر گونه همراهي و همسويي جامعه جهاني با سياست هاي يکجانبه دولت ترامپ را محدود کرده است.
در چنين شرايطي بسياري از ناظران سياسي پيش بيني کرده اند نه تنها هدف ترامپ براي جلوگيري از صادرات نفت ايران با شکست روبرو خواهد شد بلکه يک اتفاق مهم ديگر نيز رخ خواهد داد وآن اينکه جامعه جهاني با بسيج در مقابل يکجانبه گرايي دولت ترامپ قدرت هژمون امريکا را به چالش کشيده و عصري را آغاز خواهند کرد که در آن نظام تک قطبي به پايان رسيده است.
--------------------------------------------------------
رضا محمدمراد